خانمانسوز بود آتش آهي ، گاهي
ناله اي ميشكند پشت سپاهي ، گاهي
گرمقدر بشود سلك سلاطين پويد
سالك بي خبر خفته به راهي گاهي
قصه يوسف و آن قوم چه خوش پندي بود
به عزيزي رسد افتاده به چاهي گاهي
هستيم سوختي از يك نظر اي اختر عشق
آتش افروز شود برق نگاهي ، گاهي
روشني بخش از آنم كه بسوزم چون شمع
او سپيدي بود از بخت سياهي ، گاهي
عجبي نيست اگر مونس يار است رقيب
بنشيند برگل هرزه گياهي ، گاهي
اشك در چشم فريبنده ترت مي بينم
در دل موج ببين صورت ماهي ، گاهي
زرد رويي نبود عيب مرانم از كوي
جلوه بر قريه دهد خرمن كاهي ، گاهي
دارم اميد كه با گريه دلت نرم كنم
بهر طوفان زده سنگيست پنهاهي گاهي






 

خيلي از افراد عادت دارند که ساعت 6 صبح از خواب بيدار شوند و ورزش کنند و عقيده دارند که اين زمان بهترين زمان براي ورزش کردن است، چون براي سپري کردن روز به آنها انرژي مي‌دهد، اما خيلي‌هاي ديگر ترجيح مي‌دهند که بعد از شام، کمي‌ پياده روي کنند.
ورزش همگاني در پارک

اما آيا ساعت خاصي وجود دارد که تمرين کردن در آن ساعت بيشتر نتيجه دهد؟

واقعيت اين است که هيچ مدرک علمي وجود ندارد که ثابت کند ورزش کردن در يك ساعت خاص، کالري بيشتري مي‌سوزاند و فايده بيشتري دارد، اما ساعت تمرين کردن تاثير بسيار زيادي بر احساس شما دارد. مهم تر از همه اين که، متخصصين مي‌گويند بهتر است يک ساعت خاص را براي تمرين کردن خود انتخاب کرده و آن را ادامه دهيد تا ورزش کردن برايتان به شکل عادت درآيد.

ساعت بدن

ريتم شبانه روزي بدن شما تعيين مي‌کند که چه نوع آدمي‌ باشيد، مثل خروس سحرخيز باشيد يا مثل جغد، شب‌ها بيدار بمانيد.

ريتم شبانه روزي با چرخش 24 ساعته ي زمين کنترل مي‌شود. اين ريتم‌ها بر عملکردهاي بدن مثل فشار خون ، دماي بدن، سطح هورمون‌ها و ضربان قلب تاثيرگذار است که همه اين ها براي آمادگي شما جهت انجام تمرينات مهم هستند.

استفاده از ساعت بدنتان براي تعيين ساعت تمرينات مي‌تواند ايده خوبي باشد، اما مسايل ديگري مثل خانواده و برنامه‌هاي کاري هم هستند که در اين زمينه نقش دارند.

ورزش اول صبح

تحقيقات نشان مي‌دهد که براي ايجاد يک عادت ورزشي ثابت و هميشگي، بهتر است افراد اول صبح ورزش کنند، زيرا در اين ساعت مي‌توانند قبل از اينکه فشار زماني و ساير برنامه‌ها در ورزش کردن آنها اختلال ايجاد کند، تمريناتشان را انجام ‌دهند.

توصيه مهم براي ورزش در اول صبح اين است که چون دماي بدن در اين ساعت از روز پايين است، بايد زمان بيشتري را به گرم کردن بدن اختصاص دهيد.

وقتي پاي بي‌خوابي به ميان مي‌آيد

متاسفانه وقتي شب گذشته بي‌خوابي کشيده باشيد، بيدار شدن از خواب در اول صبح کار چندان ساده اي نخواهد بود. داشتن عادات منظم براي خوابيدن، به شما براي مقابله با بي خوابي کمک مي‌کند. بدن بايد براي خوابيدن آماده شود. ضربان قلب و دماي بدن بايد به حالت استراحت درآيند. اين مساله کمک مي‌کند تا بدن به خواب عادت کند.

ولي ورزش کردن يا غذا خوردن ديرهنگام، آمادگي بدن شما را به خواب کاهش مي‌دهد، چون هر دوي اين اعمال باعث بالا بردن ضربان قلب و دماي بدن مي‌شوند که براي خوابيدن به هيچ عنوان مناسب نيستند.

وقتي ديرتر بهتر است

براي خيلي از افراد که عادت به زود بيدار شدن ندارند، ورزش کردن اول صبح چندان هم مناسب نيست. بهترين زمان براي ورزش کردن اين افراد، عصرها بعد از اتمام کار است. در اين زمان کمتر مجبور مي‌شوند با بدنشان بجنگند.

براي خيلي از افراد هم ساعت ناهار بهترين زمان براي ورزش است، به ويژه اگر همکارانتان هم با شما همراهي کنند، اما توجه داشته باشيد که تمريناتتان را قبل از غذا خوردن انجام دهيد نه بعد از آن.

ورزش کردن بلافاصله بعد از غذا خوردن صحيح نيست، چون جريان خون از سمت دستگاه گوارشي به طرف عضلات شما مي رود، لذا هضم مواد غذايي دچار اختلال مي شود. براي ورزش کردن بايد حداقل 90 دقيقه بعد از خوردن غذاي سنگين صبر کرد.

بهترين ساعت ورزش را براي خودتان پيدا کنيد

لازم نيست حتماً تخصص چنداني در مورد ريتم شبانه روزي بدنتان داشته باشيد تا بتوانيد بهترين زمان را براي ورزش کردن خود انتخاب کنيد. مي‌توانيد ساعات مختلف روز را امتحان کنيد؛ مثلا چند هفته اول صبح ورزش کنيد، بعد، ظهر را امتحان کنيد و بعد عصر را. ببينيد در کدام يک از اين ساعات، لذت بيشتري از ورزش مي‌بريد و کدام برايتان راحت تر است. نوع ورزش و کارهاي روزانه تان را هم در نظر داشته باشيد. ساعتي را انتخاب کنيد که بتوانيد آن را ادامه دهيد تا ورزش کردن برايتان به شکل عادت درآيد.

ايجاد عادت ورزش کردن

يک روز به يک جايي مي‌رسيد که ورزش روزانه برايتان مثل نفس کشيدن عادي مي‌شود. در آن زمان است که نياز به تغيير و تنوع پيدا مي‌کنيد. براي حفظ فعاليت بدني، برخي از افراد هر از چند گاهي نوع تمرينات خود و ساعت انجام آن را تغيير مي‌دهند. تغيير و تنوع باعث مي‌شود لذت بيشتري از ورزش ببريد و علاقه و انگيزه بيشتري براي ادامه آن پيدا کنيد.

اما اگر هنوز به ورزش کردن عادت نکرده ايد و از آن غفلت مي‌کنيد، تنظيم يک ساعت خاص براي انجام تمرينات بدني به شما کمک مي‌کند که ورزش را نيز جزو عادات زندگي خود درآوريد.
 

به صد مرگ سخت،
به صد مرگ سخت تر،
در زندگي لحظاتي هست
كه به صد مرگ سخت تر مي ارزند...
خاطره يي شايد،
رويايي،
اتفاقي!
  (حسین پناهی)

 

عجب صبری خدا دارد

 

  عجب صبری خدا دارد !

  اگر من جای او بودم .

  همان یک لحظه ی اول ،

  که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان ،

  جهان را با همه زیبایی و زشتی ،

  به روی یکدگر ، ویرانه می کردم .

  □

  عجب صبری خدا دارد !

  اگر من جای او بودم .

  که در همسایه ی صد ها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم ،

  نخستین نعره ی مستانه را خاموش آن دم ،

  بر لبِ ، پیمانه می کردم .

  □

  عجب صبری خدا دارد !

  اگر من جای او بودم .

  که می دیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین ،

  زمین و آسمان را

  واژگون ، مستانه می کردم .

  □

  عجب صبری خدا دارد !

  اگر من جای او بودم .

  نه طاعت می پذیرفتم ،

  نه گوش از بهر این بیداد گر ها تیز کرده ،

  پاره پاره در کف زاهد نمایان ،

  سبحه ی ، صد دانه می کردم .

  □

  عجب صبری خدا دارد !

  اگر من جای او بودم .

  برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان ،

  هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ،

  آواره و دیوانه می کردم .

  □

  عجب صبری خدا دارد !

  اگر من جای او بودم .

  بگرد شمع سوزان ِ دل عشاق سرگردان ،

  سراپای وجود بی وفا معشوق را ،

  پروانه می کردم .

  □

  عجب صبری خدا دارد !

  اگر من جای او بودم .

  به عرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ،

  تا که می دیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد ،

  گردش این چرخ را

  وارونه ، بی صبرانه می کردم .

  □

  عجب صبری خدا دارد !

  اگر من جای او بودم .

  که می دیدم مشوش عارف و عامی ، ز برق فتنه ی این علم ِ عالم سوز مردم کش ،

  به جز اندیشه ی عشق و وفا ، معدوم هر فکری ،

  در این دنیای ، پر افسانه می کردم .

  □

  عجب صبری خدا دارد !

  چرا من جای او باشم .

  همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ، تاب تماشای تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد

  وگرنه من به جای او چو بودم ،

  یک نفس کی عادلانه سازشی ،

  با جاهل و فرزانه می کردم .

  عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد !


شعری از: معینی کرمانشاهی



من که خیلی حال کردم .اما خدائیش : عجب صبری خدا دارد !!!
 

مردی که با اندیشه با توماس ادیسون شریک شد 

  

به راستی که اندیشه ثروت و دارایی است ؛ دارایی قدرتمندی که وقتی با هدف مشخص ، عزم راسخ و اشتیاق سوزان ترکیب می شود ، راه رسیدن به ثروت و سایر داراییها را به روی شما می گشاید. 

در چند سال به ادوین بارنس ثابت شد که انسان می تواند با اندیشیدن ثروتمند شود . کشف او بی مقدمه و ناگهانی حاصل نشد. بارنس اندک اندک به این آگاهی رسید . شروع این فراصت اشتیاقی سوزان در او بود که می خواست شریک تجاری ادیسون کبیر شود . 

یکی از ویژگیهای بزرگ اشتیاق بارنس این بود که او هدفی مشخص و قطعی داشت. او خیلی ساده می خواست با ادیسون ، اما نه برای او ، کار کند. ماجرای رسیدن او را به هدفش دقیقاً بخوانید . مسلماً اصول منتهی به غنا و ثروت را بهتر درک می کنید . 

وقتی این اشتیاق و یا این اندیشه به ذهنش رسید هرگز در شرایطی نبود که نسبت به آن کاری صورت دهد . او دو مشکل بر سر راه خود داشت ، نخست آنکه ادیسون را نمی شناخت و دوم آنکه به قدر کافی پول نداشت که با قطار به شهر ارنج نیو جرسی برود. 

این مشکلات کافی بودند که بسیاری از اشخاص را دلسرد کند و از صرافت بیندازد ، اما اشتیاق بارنس هرگز عادی نبود .
او در آزمایشگاه ادیسون خود را به مخترع بزرگ معرفی کرد . گفت آمده تا با او روابط تجاری داشته باشد . آقای ادیسون سالها بعد ، از نخستین جلسه ای که با آقای بارنس داشت سخن گفت : 

« روبروی من ایستاد . مانند بی پولهای معمولی بود اما در چهره اش حالتی بود که از روی آن می خواندی مصمم است به آنچه برای آن به نزد من آمده است برسد. من به استناد سالها تجربه با اشخاص می دانستم وقتی کسی عمیقاً می خواهد به خواسته خود برسد مطمئناً به هدفش دست می یابد. من به او فرصت آنچه را می خواست دادم . زیرا در چهره اش خواندم که مصمم است تا برای رسیدن به موفقیت تلاش کند و حوادث بعدی نشان داد که هرگز اشتباه نکرده بودم.» 

این ظاهر مرد جوان نبود که او را در دفتر ادیسون به برداشتن نخست امکان داد زیرا وضع ظاهر او قطعاً در جهت مخالف او بود . آنچه این مرد را در قدم نخست موفق ساخت اندیشه ای بود که در سر داشت. بارنس در همان جلسه نخست با ادیسون شریک نشد. ادیسون به او فرصتی داد که در ازاء مبلغی ناچیز در دفترش کار کند. 

ماهها به همین وضع گذشت. ظاهراً هیچ اتفاقی که بارنس را به هدفش نزدیکتر کند روی نداد. اما در ذهن او اتفاق مهمی در جریان بود. آتش اشتیاق شراکت با آقای ادیسون هر لحظه در وجود او شعله های سرکش تری می گرفت . روانشناسان به درستی گفته اند که وقتی کسی به واقع برای چیزی آماده می شود به آن می رسد. بارنس برای بستن پیمان شراکت با ادیسون آماده بود و از آن گذشته مصمم بود این موقعیت را تا زمانی که به خواسته اش نرسیده حفظ کند. 

او هرگز به خود نگفت « خوب چه فایده ای دارد ، شاید بهتر باشد نظرم را تغییر دهم و کار فروشندگی را انتخاب کنم ». به جای این جمله او به خود گفت « من به اینجا آمده ام تا با ادیسون شریک شوم و اگر تا آخر عمرم طول بکشد باید به این هدفم برسم » او به راستی برای رسیدن به این خواسته خود پافشاری کرد . به درستی که اگر انسانها پای عقیده خود بایستند و به هدف خود بچسبند و آنقدر مداومت کنند تا خواسته آنها به وسواسی دایمی مبدل گردد چه اتفاقها که نمی افتد. 

شاید بارنس جوان در آن زمان این را نمی دانست . اما عزم راسخ او و پافشاری و ابرامی که برای رسیدن به این مهم داشت کافی بود تا او را در در برابر همۀ شداید و مشکلات، مقاوم و استوار نگهدارد تا به فرصت مناسبی که مترصد آن بود برسد. 

 

 

افراد لاغر ورزش را کنار نگذارند !
محققان معتقدند افراد لاغر نباید ورزش را کنار بگذارند چون ممکن است در داخل بدن آنها چربی به شکل توده دور ارگانهای بدن را گرفته باشد.
محققان انگلیسی در لندن اعلام کردند اینکه بدن فرد چقدر چاق به نظر برسد و چربی داشته داشته باشد دلیل آن نیست که ارگانهای داخلی بدنش همانقدر حاوی چربی باشند.
آنها همچنین اعلام کردند افرادی که هیکل ظاهری خود را با رژیم گرفتن متناسب نشان میدهند و ورزش نمیکنند ممکن است به اندازه افراد چاق، چربی دور ارگانهای داخلی آنها از جمله قلبشان را گرفته باشد.
این محققان از سال 1994 تا کنون روی بیش از 800 نفر این مطالعات را انجام داده اند که چربی داخل بدن آنها را اندازه گیری کنند.آنها پس از این تحقیق ترس خود را از این موضوع اعلام کردند که افراد لاغر با تصور اینکه در بدنشان چربی وجود ندارد، ورزش را کنار بگذارند و متوجه نشوند که در داخل بدن آنها چربی یه شکل توده دور ارگانهای بدن را گرفته است.
این تحقیق که نام آن((در خارج لاغر و در داخل چاق))میباشد بیشترین شگفتی را در مورد افرادی به نمایش گذاشته است که بسیار لاغرند اما از داخل چربی زیادی در بدن دارند.
 

در رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو میکنم خدا پرسید: پس تو می خواهی با من گفتگو کنی ؟ من در پاسخ گفتم: اگر وقت دارید خدا گفت : وقـت من بینهایت اسـت پرسیدم: چه چیز بشر تو را سخت متعجب می سازد ؟ خدا پاسخ داد: کـودکیـشـان اینکه آنها از کودکیشان خسته می شوند و عجله دارند که بزرگ شوند و دوباره پس از مدتها آرزو می کنند باز کودک شوند اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول بدست آورند و پولشان را از دست می دهند تا سلامتی از دست رفته را باز جویند اینکه با اضطراب به آینده می نگرند و حال خویش را فراموش می کنند بنا بر این نــــه در حــال زنـدگــی مــی کـنـنـد نــــه در آیـنـدهاینکه آنها بگونه ای زندگی می کنند که گوئی هرگز نمی میرند و بگونه ای می میرند که گوئی هرگز نزیستند 

  

دستهای خدا دستانم را گرفت و مدتی سکوت کردیم 

  

من پرسیدم: بعنوان پدر میخواهی کدام درسهای زندگی را فرزندانت بیاموزند 

  

گفت: بیاموزند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد 

همه کاری که آنها می توانند این است که اجازه دهند خودشان دوست داشته باشند 

  

بیاموزند که درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند 

  

بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخمهای عمیقی در قلب آنها که دوستشان داریم ایجاد کنیم 

اما سالها طول می کشد تا آن زخمها را التیام بخشیم 

  

بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد 

بلکه کسی است که به کمترین ها نیاز دارد 

  

بیاموزند که دو نفر می توانند به یک نقطه نگاه کنند و آنرا متفاوت ببینند 

  

بیاموزند که کافی نیست فقط دیگران را ببخشند 

بلکه خود را نیز باید ببخشند 

  

من با خضوع گفتم: از شما بخاطر این گفتگو سپاسگذارم 

آیا چیز دیگری است که دوست دارید به فرزندانتان بگوئید ؟ 

  

خدا لبخند زد و گفت : 

  فـقـط ایـنـکـه بـدانـنـد مـن ایـنـجـا هــسـتــم 

   

  ((هــمــیــشــه ))

 

قصه ای دارم ز رنجی بی حساب                 جلوه گر در لا به لای این کتاب                                                        قصه ی من قصه ی پیوستگی ست             قصه ای از عشق و از دلبستگی ست                                            قصه ی عشق است و سوز و ساز عشق     شور عشق و نغمه و آواز عشق                                                  آتشی سوزنده اما تابناک                          ملتهب گردد ولی د ر جان پاک                                                     پرتوی روشن چو انوار خدا                           بر زمین تابیده از اوج سما                                                           تافته بر تار و پو د آدمی                              پاک سازد تا وجود آدمی                                                              چون هوس از عشق او پا می کشد                 آدمی را عشق بالا می کشد                                                عشق خورشید جهان ارا بود                        عاشق و معشوق روزنها بود                                                     عشق را معشوق آیینه ست و بس                 در نیابد کنه ذات عشق کس                                                        گاه لیلی می شود مرآت عشق                         گاه شیرین غرق در آیات عشق                                                این زمان برده ست از تن تاب من                     جلوه گر خورشید در مهتاب من                                                           عشق او را جلوه گاه خویش ساخت           تامرا با جلوه های خود گداخت                                                    کوره شد مهتا ب و جانم ذوب شد                  شعله هایش استخوانم ذوب کرد                                                         رفتم اندر کوره خشت نیم خام                     آمدم بیرون زر خالص تمام                                                                مرحبا ای عشق جان افروز من                    راز عشق و رمز ساز و سوز من                                                      در فراقت من خدا را یافتم                            اسب همت سوی گردن تاختم                                                               کشتم اندر خویشتن وسواس را               ساختم حاکم الـــــــــــــــه النا را                                                     راستی آن اوستاد معنوی وه چه خوش گفته ست اندر مثنوی عشق اگراز این سرو گر زان سر است عاقبت ما را بدان شه رهبر است گر چه از عشق تو مجنون همی از تو ای مهتاب ممنونم همی گر که می سوزد وجودم گو بسوز تا شوی مانند خور عالم فروز

اشعار منصور امینی باغبهادرانی

 خريدن يك دوربين ديجيتال وسوسه‌اي است كه همه مارا مبتلا كرده است. چه كساني كه دوربين عكاسي را صرفا يك وسيله تجملي پنداشته و به عنوان يك وسيله كه بودنش خوب و نبودنش فرقي برايشان ندارد به آن نگاه‌ميكنند و چه كساني كه دوربين عكاسيشان مهمترين و عزيزترين چيزي است كه دارند و حتي كساني كه در اردوي مخالفان سرسخت تكنولوژي‌هاي نوين در عكاسي هستند حداقل يكبار به سرشان زده كه كاربا دوربين عكاسي ديجيتال را تجربه كنند . خريدن دوربين ديجيتال نيز مانند خريدن هر وسيله ديجيتالي ديگري فرآيندي است كه نياز به دقت و داشتن حوصله دارد. چه اينكه يك هفته بعد از خريدن تازه متوجه ميشويم كه دستگاهي كه خريده‌ايم چيزي نيست كه ميخواستيم و شايد تاحدودي نيز به اين نتيجه برسيم كه پولمان را دور ريخته ايم . از آنجا كه در كشور ما ايران ، ايران زيبا ، اكثر فروشندگان اطلاعات چنداني از محصولي كه مي فروشند را در اختيار ندارند و نهايتاً به عناويني چون " رُنده بازاره ، بچه ها دارند خوبه ، من خودم از همين دارم، از كار دراومده و جواب داده و …" بسنده مي كنند ، لازم است كه خود ما به دنبال كسب اطلاعاتي در خصوص محصولي كه ميخواهيم تهيه كنيم باشيم. مراجعه به سايت توليدكننده محصول ، مقايسه تستهاي انجام شده برروي محصول ، پرس و جو از كساني كه از محصول مورد نظر استفاده كرده‌اند و بررسي نشريات معتبر، همگي ميتوانند كمك به سزايي در راهنمايي خريد ما باشند. 10 نكته مهم در خريد دوربين ديجيتالي اولين گام در خصوص اطلاع رساني به خوانندگان محترم است. سعي بر اين است كه در ادامه اين مبحث به بررسي نكات مهم و نيازمند توجه در مورد ديگرسخت افزارها نيز بپردازيم . لازم به توضيح ميدانم هدف ما انتخاب يك دوربين ديجيتالي است نه صرفاَيك اسباب‌بازي چيني . 1 – تلۀ مگاپيكسل : بوسيله پيكسل ها فريب داده نشويد. پيكسلها كيفيت تصوير ثبت شده را تعيين نمي‌كنند. آنها مشخص ميكنند كه اندازه تصوير چقدرمي‌تواند بزرگ باشد. چه خوب بود كه كيفيت تصوير فقط به تعداد پيكسل موثر دوربين وابسته بود. به نظر من لنز نصب شده روي دوربين و پردازشگر تصوير دوربين از اولويت بالاتري برخوردارند. فكر نمي‌كنم كه تصوير گرفته شده توسط دوربين 1Creative 3000Z قابل مقايسه با 2Canon A300 باشد.‌ هرچند كه تعدادمگاپيكسل اسمي اولي بيشتر از دومي است. توليدكنندگان دوربينهاي ديجيتال سعي ميكنند براي بالاتر رفتن كيفيت تصوير نهايي از پردازشگر قوي‌تر ، لنز با شفافيت بيشتر و در نهايت سلول 3CCD بهتر استفاده كنند. ( به نظر شما چرا سوني از لنز كارل‌زايس4 استفاده ميكند ؟ ) 2- اپتيكال ، اپتيكال ، اپتيكال : دلتنگي براي ديدن پيكسلهاي تصوير. واقعا دوست داريد كه پيكسل‌هاي تشكيل دهنده تصوير را ببينيد ؟ براي اين‌كار بهتر‌نيست از يك ذره‌بين استفاده كنيد ؟ زوم ديجيتال هرقدر هم كه ضريب X آن بزرگتر باشد فايده‌اي ندارد. عملا فاكتور بي‌مصرفي است كه براي بالابردن قيمت دستگاه و استفاده در فروشگاه به دستگاه اضافه شده‌است. ساده توضيح مي‌دهم. در زوم اپتيكال لنز به جلو و عقب حركت ميكند و بزرگنمايي و كوچك نمايي تصوير به وسيله اين تكنيك حاصل ميشود. اما زوم ديجيتال فاكتوري است كه تماما در پردازشگر تصوير دوربين صورت ميگيرد. در اين نوع زوم تصوير ثبت شده بر روي سنسور CCD بزرگ ميشود. مشكل كجاست ؟ تصويري كه به اين وسيله بزرگ شود شطرنجي شده و اصطلاحا Pixelizeميشود. هر قدر زوم اپتيكال يك دوربين ديجيتال بالاتر باشد نمايانگرآنست كه شما ميتوانيد تصاوير دورتري را با جزئيات كامل ثبت كنيد. زوم اپتيكال معادل زوم در دوربينهاي آنالوگ است . به عنوان مثال زوم اپتيكال 5X در دوربينOlympusC-8080 معادل 140- 28 در دوربينهاي آنالوگ است . ( به نظر شما چرا دوربين C-8080 5Olympus زوم اپتيكال5X و زوم ديجيتال 3X دارد ؟امكان نداشت كه سازنده زوم ديجيتال 50X براي اين محصولش در نظر بگيرد ؟ ) 3 – چشم‌اندازي عريض‌تر : داستان پايان ناپذير توجه به زوم بيشتر يا كمتر ؟ به اين توجه نكنيد كه لنز دوربين شما تا چه مسافت دورتري را ميتواند رصد كند ، و يا چه قدر بزرگنمايي دارد . مهم اينست كه در آن فاصله چه عرض تصويري را براي شما مهيا كند . معمولا بزرگنمايي و عرض تصوير قابل شكار بوسيله لنز را به صورت دوعدد مي‌نويسند ، به عنوان مثال 28-90mm . عدد اول مهمتر است . در مثال ما عدد اول براي ما امكان جادادن افراد بيشتر ، ساختمان‌هاي بيشتر و مناظر مراتع بيشتري را فراهم ميكند . اين مقدار براي اكثر كساني كه عكاسي حرفه‌اي نمي‌كنند كافي است. ميتوان تصاوير با عرض بيشتري را ثبت كرد 4 – باتري خوب ، باتري كمياب : معضلي به نام باتري. بعضي از انواع دوربينهاي ديجيتال امكان استفاده از باطريهاي سايز AA ( همان قلمي خودمان!) را فراهم ميكنند. من اين فاكتور را خيلي دوست دارم. به اين دليل كه ميدانم بالاخره جايي باطريهاي دوربينم تمام خواهد شد و چه بدخواهد شد كه جايي باشم كه امكان استفاده از برق شهري هم فراهم نباشد. بنابراين بايد دوربينم را در كيفش بگذارم و بيخيال ثبت مناظر دلفريبي باشم كه به خاطر ديدنشان به اينجا آمده‌ام. اما اگر دوربينم امكان استفاده از انواع باتريهاي معمول را داشته باشد ميتوانم از تجهيزاتم نهايت استفاده را ببرم. در مورد نوع باطري نيز نيكل متال هيدريد (NI-MH) را به دليل عمر بيشتر ترجيح ميدهم. (6FujiFilm يكي از توليد كنندگاني است كه امكان استفاده از باتريهاي سايز AA را فراهم ميكند ). 5 – تمرين فيلمبرداري : صدا ، تصوير ، حركت ؟! واقعا به دنبال چه چيزي هستيد ؟ يك دستگاه چندكاره ؟ كه هم MP3 Player باشد هم Voice Recorder هم دوربين ديجيتال با كيفيت ، هم دوربين فيلمبرداري ، هم راديو دو موج ، هم تنظيم باد لاستيك ، شايد اگر تُستر هم داشت بد نمي‌شد يا شايد هم قهوه جوش ؟ به دنبال امكان فيلمبرداري نباشيد. فكر نميكنم كه كيفيت فيلم ضبط شده توسط اين دوربينها در حدي باشد كه بتوان به آن اميدوار بود.علاوه برآن مدت زمان فيلم برداري بوسيله اين دوربينها به واسطه كيفيت بالاي ضبط تصاويرهنوز درحد چند دقيقه است. فكر ميكنم براي فيلمبردار شدن ميبايست به سراغ دستگاه ديگري رفت. شايد در آينده دور يا نزديك استراتژي‌ها تغيير كند و توليد كنندگان دوربينهايي ارائه كنند كه امكان فيلمبرداري و توليد قهوه هم داشته باشند ولي فعلا به فكر فيلمبرداري با دوربين با كيفيت خود نباشيد. يا اينكه به ماركهاي معتبر چيني ! بسنده كنيد. ( به نظر شما چرا 7Canon يا 8SONY يا Olympus امكان فيلم برداري طولاني مدت را در دوربينهايشان تعبيه نمي كنند ؟ ) 6 – جثه كوچك : جعبه‌هاي چهارگوش سنگين ... گذشت زماني كه دوربين به معني يك جعبه چهارگوش سنگين و زمخت بود. جعبه‌اي كه با ابهت بود و اگر از دست رها ميشد و به زمين برخورد ميكرد به طور حتم موجب شكسته شدن سراميك‌هاي كف اتاق ميشد. تكنولوژي ساخت دستگاههاي ديجيتالي به سمت ميليمتري شدن پيش رفت تا آنجا كه امروز به زحمت ميتوان دستگاه MP3 Player را پيداكرد كه ابعادش به 10 سانتي متر برسد. صنعت ساخت دوربين هم موازي با ديگر صنايع پيشرفت تا آنجا كه ديگر از آن دوربينها خبري نيست. به دنبال بزرگتر نباشيد. امروز حتي دوربين‌هاي 9SLR آنالوگ 35mm هم ابعاد كوچكتري نسبت به پدرانشان دارند. بزرگ بودن به هيچ عنوان به معناي بهتر بودن كيفيت تصوير نيست. تكنولوژي يعني همين . ( شاهد اين مدعي DSC-T3 و DSC-T1 مدلهاي مطرح شركت SONY) 7 – پايه اتصال : اتصال سريع و شارژ همزمان. برخي از دوربينهاي ديجيتال علاوه بر پورتهاي تعبيه شده بر روي دستگاه دوربين كه براي تخليه اطلاعات به سمت كامپيوتر و چاپگر به كار ميروند امكان داشتن Picture Cradle را هم مهيا ميكنند. اين دستگاه نوعي پايه اتصال سريع است از نظر شكل ظاهري مانند پايه بعضي از مدل‌هاي گوشي تلفن همراه است(Siemens SL45i ) كه استفاده از آن چند مزيت عمده دارد. اول اينكه مرتبا مجبور نيستيم كابل هاي اتصال را به پورت روي دوربين متصل كرده و درآوريم كه خود ، موجب فرسايش پورت و طبعا بعد از مدت قابل توجهي از كار افتادن پورت ميشود. دوما اينكه در حين تخليه اطلاعات باتريهاي دوربين هم شارژ ميشوند. اگر از دستگاههاي كارت‌خوان هم استفاده كنيم بعد از مدتي در اثر استفاده از آنها ممكن است آسيبهاي جدي به كارت‌هاي حافظه كه اغلب پوشش پلاستيكي دارند وارد شود. ( بعضي از مدلهاي شركت FujiFilm از اين قابليت پشتيباني ميكنند ) . 8 – فلز ، فلز مرغوب ، ترجيها فولاد : تاثير جنس بدنه دوربين در كيفيت عكس ! در اين چندساله نشنيده‌ام كه كسي از ميزان تاثير جنس بدنه دوربين بر كيفيت تصاوير گرفته شده توسط آن سخني به ميان بياورد. بدنه فلزي امكان بسيارخوبي است براي كسانيكه عادت دارند مرتبا دوربينشان را به زمين بزنند و يا اينكه از وسايلشان به خوبي نگهداري نميكنند. بدنه فلزي دوربين را در برابر ضربه ، خراش و يا آسيبهاي احتمالي محافظت ميكند. بدنه فلزي موجب بالارفتن ضريب اطمينان شما در اثر برخورد ضربه به دوربين و طبعا بالا رفتن قيمت آن ميشود. معمولابدنه دوربينهاي خبرنگاري ، دوربينهاي حرفه‌اي و دوربينهايي كه به منظور خاصي استفاده ميشوند از آلياژهاي فلزي خاصي ساخته شده تا از محتويات دوربين محافظت كنند. ( FujiFilm FinePix S7000 نمونه خوبي از يك دوربين با بدنه غير فلزي است ) 9 – تقويت حافظه : فراموشي ، مشكل اصلي. تنها مشكل اصلي و معمول در عكاسي ديجيتال اينست كه فراموش كنيم عكس مورد نظرمان را چاپ كنيم .بر اساس تجربه بدست آمده ممكن است تصاوير زيبايمان را به لبه تيغ بفرستيم. بدون آنكه آنها را چاپ و يا ذخيره كرده باشيم. برخي از توليد كنندگان با استفاده از تكنيك هاي نرم‌افزاري و سخت‌افزاري توانايي بازيابي عكس‌هاي پاك شده را از روي دوربين و يا كارت‌هاي حافظه دارند. اگر مشكل حافظه داريد و قادر به حل كردن آن نيستيد ، سعي كنيد علاوه بر استفاده از تكنيك هاي تقويت حافظه از دوربين‌هايي استفاده كنيد كه اين امكان را در اختيارتان قرار دهند. ( در اين مورد خاص FujiFilm انتخاب خوبي است ) 10 - رابطه وارونه كيفيت و قيمت : همان مسئله آش و پول خودمان. بايد بدانيم كه بين بهترين قيمت و بهترين كيفيت تفاوت است. مطمئنا قيمت دوربين‌هاي ديجيتالي داراي مشخصات خوب و بارز همچنين محصولات توليدكنندگان معتبر مانند Sony ، Canon ، Olympus FujiFilm و 10Minolta بيشتر از قيمت دوربينهاي ديجيتالي است كه نه توليدكننده معتبري دارند و نه مارك شناخته شده‌اي هستند. مطمئنا قيمت دوربينهاي ماركهاي معتبر بالا بيشتر از ماركهايي چون Creative ، Orite ،Pacific ، Mercury و از اين گروه است . كلام آخر اينكه براي داشتن كيفيت خوب بايد كمي هوشيار بود. پيش از هرچيز نيازتان را مشخص كنيد و بر اساس نيازتان خريد كنيد. ببينيد ميخواهيد پوستر چاپ كنيد و يا فقط به‌خاطر ضبط خاطرات ميهماني تولد نوه عمه‌تان قصد خريد داريد. براي خريد نيز هميشه به سراغ فروشندگان متخصص برويد. نمايندگي‌هاي معتبر را فرموش نكنيد. همچنين ماركهاي معتبر. به خاطر داشته باشيم شركتهايي همچون11Nikon ،Canon ، FujiFilm ، Minolta وOlympus هرگز موجبات بدنامي خود را با توليد محصولات بي كيفيت و در سطح پايين فراهم نميكنند.

اينجا خونه پدر بزرگ و مادر بزرگه ،به قول معروف همون بابا جون و ننه جون .يه روزي گوش تا گوش ايوون اين خونه پر بود از بچه ها و نوه ها و عروسا.بيشتر روزاي تعطيل همشون جمع مي شدند دور هم وتا پاسي از شب ميگفتند و مي خنديدند .همه خوش بودند انگار خودشونا آماده مي كردند براي يك هفته تلاش و كارمجدد.پير زن و پيرمرد هم بركت خونه بودند، هم سنگ صبور بقيه.اما حالا ستونهاي اين خونه ويرون شده ،اشتباه نكنيد منظورم همون پيرمرد و پيرزني هستند كه سالهاست از اين دنيا رفتند.اگه بري تو اين خونه بوي اونارو احساس ميكني اما خودت تنهايي.ديگه اون شلوغي و هياهو نيست.اون بركت و تازگي و طراوت نيست.انگار همه چيز مرده.اينجاست كه ياد اون شعر معروف مي افتيم كه ميگه :
       پيري چه درديست كه درمان ندارد           ويران شود آن خانه كه يك پير ندارد
پس بياييد تا زنده ايم قدر همو بدونيم ،از حال هم با خبر باشيم و براي اين كار هم مثل تماشاي تلويزيون وقت بگذاريم و قدر افراد مسن رو بیشتر بدونيم.
 

استاد منصور اميني كه بود چگونه زيست و چگونه رفت اخلاق كريمه و صفا و وفاي مرحوم اميني بر همه دوستانش روشن بود. آرزو داشت همواره در خدمت قرآن باشد و تا آخر عمر در خدمت قرآن بود. آيت الله مكارم شيرازي در اطلاعيه اي فقدان مرحوم استاد منصور اميني را كه مردي صالح، فاضل، اديب و مخلص بود به اهالي باغبهادران و تمام دوستان و علاقه مندان وي تسليت گفته و آورده است: بي شك آن مرحوم علاوه بر اينك شاعري گرانمايه بود نسبت به مسايل مذهبي بسيار علاقه مند و با توانايي بالايي كه در امر ترجمه از فارسي به انگليسي داشت، مجلدات پنجگانه خلاصه تفسير نمونه را به انگليسي ترجمه كرد كه الان در دسترس بسياري از علاقه مندان است. اين اثر گرانبها يادگار بسيار خوبي از آن مرحوم محسوب مي شود.در ادامه اين اطلاعيه آمده است: خداوند روح او را غريق رحمت خاصش گرداند و به همه بازماندگان صبر و اجر فراوان مرحمت فرمايد. استاد منصور اميني سال 1310 شمسي در باغبادران و در ساحل زيباي زاينده رود در خانواده اي فقير به دنيا آمد. در سن 14 سالگي به عنوان كارآموز فني به استخدام شركت نفت و در پالايشگاه آبادان مشغول آموختن شد. دوره 4 ساله فني را در آموزشكده هاي فني پالايشگاه و دوره 8 ساله زبان انگليسي را در مدارس اين شركت با موفقيت چشمگيري به پايان رسانيد. وي به تحصيل الكترونيك حين كار پرداخت و با شركت در امتحانات فوق موفق به دريافت ديپلم مقدماتي و ديپلم عالي در رشته راديو، تلويزيون و الكترونيك صنعتي گرديد و به عضويت فارغ التحصيلان اين موسسه پذيرفته شد. مرحوم استاد منصور اميني با اخذ دانشنامه نهايي از موسسه سيتي اندگيلدز لندن در سن 18سالگي به خاطر موفقيت هاي تحصيلاتي در شركت سابق نفت ايران- انگليس به درجه كارمندي ارتقاء يافت و در سن 25 سالگي كه صنايع نفت ايران به رهبري دكتر مصدق ملي شده بود به درجه كارمند عالي رتبه رسيد. وي 35 سال از عمر خود را در پست هاي مهم فني پالايشگاه آبادان سپري كرد و تجارب ارزنده اي در اين راه به دست آورد. به شهادت مطبوعات آن زمان كشور، او اولين كسي است كه در ايران موفق به ساختن تلويزيون شد كه راه اندازي استوديو و فرستنده قوي راديو آبادان ازجمله كار او بود. استاد منصور اميني در سن 17 سالگي ازدواج كرد .در 18سالگي پدر و در سن 40 سالگي پدربزرگ شد. از اميني 2پسر و 3 دختر و 16 نوه باقي مانده است. اين استاد بزرگ پس از 35 سال خدمت و با آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران بازنشسته شد و با جهاد دانشگاهي دانشگاه صنعتي اصفهان همكاري خود را آغاز كرد و به مدت 2 سال به تدريس الكترونيك و ادبيات پرداخت. در همين هنگام به مجتمع فولاد مباركه دعوت به كار شد و سرپرستي مركز الكترونيك اين مجتمع و نيز مسئوليت تعميرات الكترونيكي يك لشكر خط شكن زرهي را به عهده گرفت. از افتخارات اميني در جنگ 8 ساله عراق عليه ايران اين بود كه در كوتاه ترين زمان ممكن افزون بر 8هزار دستگاه الكترونيكي مانند رادار، فاصله ياب ليزري، دوربين ديد در شب، سرو و سيستم و موشك هاي مختلف را كه از كارافتاده بود در كارگاه اختصاصي خود بازسازي كرد و در جبهه هاي نبرد به حمايت رزمندگان پرداخت. وي با تحقيق بر روي غنايم جنگي روس ها موفق شد چندين جلد كتاب به نام «تكنولوژي در جنگ» بنويسد كه در اختيار سپاه و ارتش قرار گرفت. منصور و شعر و شاعري استاد اميني شاعري را از پدرش كه متخلص به «فاني» بود به ارث برد كه اولين مجموعه اشعار او در سن 22 سالگي زير چاپ رفت. وي كه از همان اوان كودكي عشق به اسلام داشت در كنار فعاليت هاي روزمره و در دوران جواني به رياست اتحاديه مسلمين ايران در آبادان درآمد و سرسختانه براي استقرار حكومت قرآن كريم مبارزه مي كرد. اميني هر چند مهندس الكترونيك و مسلط به زبان انگليسي و عربي بود اما ذوق باطني او به شعر و ادبيات از ويژگي هاي منحصر به فرد او بود. اين امر سبب شد تا به كيهان گرايش پيدا كند و يك دوره 12 ساله را با عشق به كيهان به حرفه خبرنگاري بپردازد كه آثار و مقالات ادبي، اشعار و نوشته هاي انتقادي او با طنزهاي نيش دارش به يادگار مانده است. با چاپ كتاب «مسجد و كليسا» مرحوم اميني بيشتر شناخته شد كه بلافاصله مجموعه شعر «اشك عاشق» او منتشر شد. كتاب هاي وي كه همواره مورد توجه مردم قرار مي گرفت اميني را بر آن داشت تا در آن دوران مجموعه شعر سوم خود را تحت نام «خداي نامه» به چاپ برساند كه اين مجموعه تاكنون بيش از 5 بار به زير چاپ رفته و به سرعت ناياب شده است. وي به هنگام تشرف به خانه خدا موفق شد مجموعه شعر ديگري با نام «ياران محمد» را بسرايد. آنچه شعر و شاعري را در مرحوم منصور شدت مي بخشيد و آتش سوزنده اي در جان او شعله ور مي ساخت و هرگز اين آتش فروكش نكرد عشقي بي سرانجام بود كه او را در چنگال معشوقي ناشناس انداخت كه سرانجام اين عشق موميايي شد و شرح مفصل آن در كتابي به نام «عشقي كه موميايي شد» نوشته و منتشر شد. مرحوم اميني يك مجموعه كتاب 10 جلدي تحت عنوان «فرهنگ علم و صنعت» مشتمل بر يك دوره جامع الكترونيك آنالوگي كه به زبان ساده و دور از رياضيات پيچيده نوشته شده به چاپ رساند كه تاكنون چندين بار به صورت هاي مختلف توسط ناشران قم منتشر شده و از جمله كتاب هاي پرفروش مي باشد و تكنولوژي در جنگ در 4 جلد ديگر كتاب اميني است. اميني در ادبيات و فلسفه «خداي نامه» مجموعه شعر مشتمل بر اشعار عرفاني و الهيات به جاي مانده ازاستاد است كه به دفعات به زير چاپ رفت. «اشك عشق»، «فلسفه الهي»، «خود را بيشتر بشناس»، «تاريخ 4هزار ساله فولاد ايران» به سبك شاهنامه فردوسي بود كه براي اولين بار در تاريخ ادبيات و شعر در خدمت صنعت قرار گرفت و ديوان منصور از جمله شاهكارهاي به جاي مانده اين استاد بزرگ ناشناخته مي باشد. «الكترونيك در جنگ» مشتمل بر 6 كتاب جامع درباره ضد الكترونيك، ليزر به زبان ساده اما جامع، علم جديد اپتوالكترونيك، رادار مايكروويو و مدل هاي ماهواره و الكترونيك جديد از جمله آثار به جا مانده از استاد اميني است كه هنوز به زير چاپ نرفته است. زندگاني مبارك پيامبر گرامي اسلام از تولد تا عروج مستند با پاسخ به ايرادات مغرضيني مانند گيبون و سلمان رشدي، ترجمه و شرح توحيد مفضل، زندگي حضرت يوسف براساس تورات و تطبيق آن با قرآن مجيد و ترجمه فلسفه الهي از جمله كتبي است كه مرحوم اميني به زبان انگليسي نوشته است. يكي از شاهكارهاي مهم و به جا ماندني مرحوم استاد منصور اميني ترجمه و تفسير قرآن به زبان انگليسي در 6 جلد و ترجمه اصول اعتقادات شيعه به همين زبان به سفارش آيت الله مكارم شيرازي بود كه در اواخر عمر او به چاپ رسيد. علاوه بر اين آثار افزون بر 20 كتاب از استاد مرحوم اميني به جاي مانده است كه هر يك در نوبه خود كم نظير است. مرحوم استاد، مهندس و شاعر عصر معاصر منصور اميني كه فردي صالح، فاضل، اديب و مخلص بود سرانجام در سن 75 سالگي به ديدار معبود خويش شتافت. فقدان اين مرد بزرگ موجي از اندوه در دل دوستداران فلسفه، ادبيات، صنعت و شعر و شاعري بوجود آورد به گونه اي كه در تشييع جنازه وي شهر باغبادران يكپارچه تعطيل شد واو را در زميني كه شوراي اين شهرستان به منظور احداث كتابخانه تخصصي مرحوم اميني خريداري كرده بود، دفن كردند.در روزهاي اينده سعي مي كنيم اشعار زنده ياد را در اينجا بياوريم

نحوه استفاده : به صورت دم کرده مصرف میگردد
خواص : چاي سبز خطر مرگ قلبي را كاهش مي‌دهد
چاي سبز خطر مرگ در اثر بيماري قلبي را بيش از بيست و پنج درصد كاهش مي‌دهد.
از فوايد بسيار چای سبز صحبت های زيادی می شود و حتی چای را بهترين نوشيدنی پس از آب می دانند . چای محتوی ميزان کمی از رنگدانه ها ، مثل کافئين و ... است .
چای سياه و چای سبز هر دو از گياه واحدی به دست می آيند.
تفاوت در اين است که برای تهيه چای سبز برگها را بخار داده ، گرد می کنند و سپس آنرا خشک می نمايند . ولی برای تهيه چای سياه برگها ، خشک شده ، تخمير شده،در برخی اوقات مواد و رنگهای شیمیائی به آن اضافه میگردد و برشته می شود يعنی فرآيند بيشتری به روی چای صورت می گيرد.
هم چای سياه و هم چای سبز دارای رنگدانه هايی می باشند که اثر کاهش ابتلا به سرطان های مختلف در آنها ديده شده است . زمانی که چای با غلظتی مناسب دم بکشد ، تنها محتوی نيمی از کافئين يک فنجان قهوه است . با اينحال چای بدون کافئين هم وجود دارد .
ترکیب شیمیایی برگ چای
مواد متشکله برگ چای عبارتند از مواد سلولزی ، مواد صمغی ، دکسترین ، پکتین ، مواد چربی ، مواد مومی ، نشاسته ، قند ، اسید گالیک ، اسید اگزالیک ، کورستین ، مواد پروتئینی ، الیاف ، مواد معدنی ، تانن ، کافئین یا تئین ، ترکیبات معطر و بالاخره دیاستاز.
مصرف دم‌کردهٔ چای باعث تسریع حرکات تنفسی، سرعت در گردش خون، رفع خواب‌آلودگی، احساس تجدید نیرو، تقویت نیروی فکری، گوارش بهتر غذا و تعریق می‌شود از اینرو چای را هنگام خستگی، ضعف عصبی، میگرن، بیماری‌های قلبی و آسم می‌توان تجویز نمود.
در پژوهشهای امروزه مشخص شده چای ممکن است در کاهش خطر برخی بیماریهای مزمن عمده مثل سکته، حمله قلبی و بعضی سرطانها مفید باشد،
نوشیدن چای می‌تواند از پوسیدگی دندانها جلوگیری کند؛ اینها اخبار بسیار خوبی برای مردم تمام دنیاست چون چای پس از آب پر مصرفترین نوشیدنی در دنیاست .
مصرف چای تأمين کننده رنگدانه هايی است که شما به طريق ديگر دريافت نمی کنيد، پس با مصرف متعادل اين نوشيدنی مفيد زمينه های سلامتی را درخود فراهم آوريد .
صرفنظر از آب، چاي پرمصرف ترين نوشيدني در جهان است و هرساله سه ميليارد كيلوگرم چاي در جهان توليد مي‌شود.
بررسي‌هاي آماري نشان مي‌دهد در حدود 80 درصد مردم ژاپن چاي سبز مي‌نوشند به طوري كه بيش از نيمي از آنها روزانه سه فنجان يا بيشتر از آن مصرف مي كنند.
پژوهشگران همچنين از اين مطالعات دريافتند فوايد چاي سبز ظاهرا براي زنان بيشتر بود.
زناني كه روزانه پنج فنجان يا بيشتر چاي سبز مي‌نوشيدند در مقايسه با كساني كه يك فنجان يا كمتر مصرف مي كردند 31 درصد كمتر باخطر مرگ در اثر بيماري قلبي روبرو بودند.
چاي سبز طول عمر را مي‌افزايد
نتايج يك بررسي جديد در ژاپن نشان مي‌دهد كه اگر به طور مرتب چاي سبز بنوشيد، احتمال مرگ ناشي از بيماري‌هاي قلبي- عروقي 25 درصد كاهش‌ پيدا مي‌كند.
تجزيه و تحليل اطلاعات ثبت شده نشان داد كه افرادي كه روزانه پنج فنجان يا بيشتر چاي سبز مي‌نوشيدند نسبت به افرادي كه چاي سبز نمي‌نوشيدند، 16 درصد كمتر در معرض مرگ به هر علت بودند. هنگامي كه مرگ به علت بيماري قلبي در نظر گرفته مي‌شد، نوشيدن چاي سبز 26 درصد خطر مرگ را كاهش مي‌داد، اما در مورد مرگ ناشي از سرطان نوشيدن چاي سبز تاثيري نداشت.
منبع : کتب طب سنتی